جدول جو
جدول جو

معنی چشمه زندگی - جستجوی لغت در جدول جو

چشمه زندگی
(چَ مَ یِ زِ دَ)
نام کتابی مجعول منسوب به زردشتیان
لغت نامه دهخدا
چشمه زندگی
(چَ / چِ مَ / مِ یِزِ دَ / دِ)
چشمۀ زندگانی. آب زندگی. آب حیات. آب خضر. چشمۀ خضر. چشمۀ حیوان. چشمۀ آب حیات. و رجوع به چشمۀ حیوان و چشمۀ زندگانی شود، کنایه است از دهان محبوب
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ مَ زَ)
دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 16 هزارگزی شمال خاوری دیزگران و 2 هزارگزی شمال چنگیزه واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 155 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات، حبوبات و لبنیات. و شغل اهالی زراعت و بافتن قالیچه، گلیم و جاجیم وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ مَ/ مِ یِ زِ دَ / دِ)
عین الحیوه، چشمۀ زندگی. چشمۀ آب حیات: آنگاه از ماهیانی که در چشمۀ زندگانی گرد آمده و از سایۀ آن پشتۀ بزرگ متنعم و بهره مند بودند. (مجموعۀ دوم مصنفات شیخ اشراق چ کربین ص 292). رجوع به چشمۀ زندگی شود
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ سَ)
دهی است از دهستان سیاه منصور بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 28 هزارگزی جنوب خاوری شاه آباد و 5 هزارگزی جنوب چقاجنگه واقع است. دشت و سردسیر است و 380 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات دیم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه فرعی به شاه آباد از طریق کار خانه قند دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’از مزارع مؤمن آباد قاینات است که قدیم النسق و بلاسکنه میباشد’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 235)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ زَ دَ / دِ)
چشم زخم. عین الکمال. اثر چشم بد و شور: و خاصیتش (خاصیت فیروزه) آنکه چشم زدگی بازدارد. (نوروزنامۀ خیام)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چشم زدگی
تصویر چشم زدگی
چشم زخم
فرهنگ لغت هوشیار